سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
پیوندهای روزانه
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز :13
  • بازدید دیروز :10
  • کل بازدید :75182
  • تعداد کل یاد داشت ها : 86
  • آخرین بازدید : 103/2/22    ساعت : 10:53 ع
جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی
  • Slide1
  • Slide2
  • Slide3
  • Slide4

سوره بقره آیه 178 - 179

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصَاصُ فِی الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالأُنثَى بِالأُنثَى فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ شَیْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاء إِلَیْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِکَ تَخْفِیفٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِکَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِیمٌ (178) وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاةٌ یَاْ أُولِیْ الأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (179)

اى کسانى که ایمان آورده‏اید در باره کشتگان بر شما [حق] قصاص مقرر شده آزاد عوض آزاد و بنده عوض بنده و زن عوض زن و هر کس که از جانب برادر [دینى]اش [یعنى ولى مقتول] چیزى [از حق قصاص] به او گذشت ‏شود [باید از گذشت ولى مقتول] به طور پسندیده پیروى کند و با [رعایت] احسان [خونبها را] به او بپردازد این [حکم] تخفیف و رحمتى از پروردگار شماست پس هر کس بعد از آن از اندازه درگذرد وى را عذابى دردناک است 178

و اى خردمندان شما را در قصاص زندگانى است باشد که به تقوا گرایید 179

 

شان نزول : عادت عرب جاهلى بر این بود که اگر کسى از قبیله آنها کشته مى شد تصمیم مى گرفتند تا آنجا که قدرت دارند از قبیله قاتل بکشند، و این فکر تا آنجا پیش رفته بود که حاضر بودند به خاطر کشته شدن یک فرد تمام طائفه قاتل را نابود کنند آیه فوق نازل شد  

و حکم عادلانه قصاص را بیان کرد. 

این حکم اسلامى ، در واقع حد وسطى بود میان دو حکم مختلف که در آن زمان وجود داشت بعضى قصاص را لازم میدانستند و چیزى جز آن را مجاز نمى شمردند و بعضى تنها دیه را لازم مى شمردند، اسلام قصاص را در صورت عدم رضایت اولیاى مقتول ،

و دیه را به هنگام رضایت طرفین قرار داد.

 

 

 

 

 

 





نظر بدهید
      

 سوره بقره آیه 177

لَّیْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَـکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِکَةِ وَالْکِتَابِ وَالنَّبِیِّینَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّآئِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّکَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاء والضَّرَّاء وَحِینَ الْبَأْسِ أُولَـئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَأُولَـئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (177)

 

نیکوکارى آن نیست که روى خود را به سوى مشرق و [یا] مغرب بگردانید بلکه نیکى آن است که کسى به خدا و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب [آسمانى] و پیامبران ایمان آورد و مال [خود] را با وجود دوست داشتنش به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و در راه‏ماندگان و گدایان و در [راه آزاد کردن] بندگان بدهد و نماز را برپاى دارد و زکات را بدهد و آنان که چون عهد بندند به عهد خود وفادارانند و در سختى و زیان و به هنگام جنگ شکیبایانند آنانند کسانى که راست گفته‏اند و آنان همان پرهیزگارانند 177

 

شان نزول :چون تغییر قبله سر و صداى زیادى در میان مردم بخصوص یهود و نصارى به راه انداخت ، یهود که بزرگترین سند افتخار خود (پیروى مسلمین از قبله آنان ) را از دست داده بودند زبان به اعتراض گشودند، که قرآن در آیه 142 با جمله (سیقول السفهاء) به آن اشاره کرده است آیه فوق نازل گردید و تاءیید کرد که اینهمه گفتگو در مساءله قبله صحیح نیست بلکه مهمتر از قبله مسائل دیگرى است که معیار ارزش انسانهاست و باید به آنها توجه شود و آن مسائل را در این آیه شرح داده است .

 

 





نظر بدهید
      

سوره بقره 174- 175 - 176

 إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللّهُ مِنَ الْکِتَابِ وَیَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِیلاً أُولَـئِکَ مَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ

وَلاَ یُکَلِّمُهُمُ اللّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَلاَ یُزَکِّیهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ (174)

أُولَـئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُاْ الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَى وَالْعَذَابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَمَآ أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ (175)

ذَلِکَ بِأَنَّ اللّهَ نَزَّلَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُواْ فِی الْکِتَابِ لَفِی شِقَاقٍ بَعِیدٍ (176)

 

             کسانى که آنچه را خداوند از کتاب نازل کرده پنهان می دارند

و بدان بهاى ناچیزى به دست می ‏آورند

آنان جز آتش در شکم هاى خویش فرو نبرند  و خدا روز قیامت با ایشان سخن نخواهد گفت و پاکشان نخواهد کرد و عذابى دردناک خواهند داشت 174

آنان همان کسانى هستند که گمراهى را به [بهاى] هدایت و عذاب را به [ازاى] آمرزش خریدند پس به راستى چه اندازه باید بر آتش شکیبا باشند 175

چرا که خداوند کتاب [تورات] را به حق نازل کرده است و کسانى که در باره کتاب [خدا] با یکدیگر به اختلاف پرداختند در ستیزه‏اى دور و درازند 176 

 

 

به اتفاق همه مفسران آیات فوق در مورد اهل کتاب نازل شده است ، و به گفته بسیارى مخصوصا به علماى یهود نظر دارد که پیش از ظهور پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) صفات و نشانه هاى او را مطابق آنچه در کتب خود یافته بودند براى مردم بازگو مى کردند، ولى پس از ظهور پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) و مشاهده گرایش مردم به او ترسیدند که اگر همان روش سابق    راادامه دهند منافع آنها به خاطر بیفتد و هدایا و مهمانى هائى که براى آنها ترتیب مى دادند از دست برود! لذا اوصاف پیامبر    (صلى اللّه علیه و آله و سلم) را که در تورات نازل شده بود کتمان کردند، آیات فوق نازل شد و سخت آنها را نکوهش کرد  .

 

 





نظر بدهید
      

سوره بقره 1687 - 168

یَا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُواْ مِمَّا فِی الأَرْضِ حَلاَلاً طَیِّباً وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ (168)

إِنَّمَا یَأْمُرُکُمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاء وَأَن تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ (169)


اى مردم از آنچه در زمین است‏حلال و پاکیزه را بخورید و از گامهاى شیطان پیروى مکنید که او دشمن آشکار شماست 168 

  [او] شما را فقط به بدى و زشتى فرمان می ‏دهد و [وامـیـ‏دارد] تا بر خدا چیزى را که نمى‏دانید بربندید169


از ابن عباس نقل شده که بعضى از طوائف عرب همانند ثقیف و خزاعه و غیر آنها قسمتى از انواع زراعت و حیوانات را بدون دلیل بر خود حرام کرده بودند (حتى تحریم آنرا به خدا نسبت مى دادند) آیات فوق نازل شد و آنها را از این عمل ناروا باز داشت.

 

 

 





نظر بدهید
      

سوره بقره آیه 159 - 160

إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ أُولَـئِکَ یَلعَنُهُمُ اللّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ (159)

إِلاَّ الَّذِینَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَبَیَّنُواْ  فَأُوْلَـئِکَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ (160)

کسانى که نشانه‏ هاى روشن و رهنمودى را که فرو فرستاده‏ ایم بعد از آنکه آن را براى مردم در کتاب توضیح داده‏ ایم نهفته می دارند آنان را خدا لعنت می ‏کند و لعنت‏کنندگان لعنتشان می کنند 159 

مگر کسانى که توبه کردند و [خود را] اصلاح نمودند و [حقیقت را] آشکار کردند پس بر آنان خواهم بخشود و من توبه‏ پذیر مهربانم 160

 

جلال الدین سیوطى در اسباب النزول از ابن عباس چنین نقل مى کند: که چند نفر از مسلمانان همچون معاذ بن جبل و سعد بن معاذ و خارجة بن زید سؤ الاتى از دانشمندان یهود پیرامون مطالبى از تورات (که ارتباط با ظهور پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) داشت ) کردند، آنها واقع مطلب را کتمان کرده و از توضیح خوددارى کردند، آیه فوق درباره آنها نازل شد -235-

235-لباب النقول فی اسباب النزول صفحه 22.

 

 





نظر بدهید
      

 

سوره بقره آیه 158

إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِن شَعَآئِرِ اللّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْهِ أَن یَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَن تَطَوَّعَ خَیْرًا فَإِنَّ اللّهَ شَاکِرٌ عَلِیمٌ (158)

در حقیقت صفا و مروه از شعایر خداست [که یادآور اوست] پس هر که خانه [خدا] را حج کند یا عمره گزارد بر او گناهى نیست که میان آن دو سعى به جاى آورد و هر که افزون بر فریضه کار نیکى کند خدا حق شناس و داناست 158

 

پیش از ظهور اسلام و همچنین مقارن آن مشرکان و بت پرستان براى انجام مناسک حج به مکه مى آمدند، و مراسم حج را که اصل آن از ابراهیم (علیه السلام ) بود ولى با مقدار زیادى از خرافات و شرک آمیخته بودند انجام مى دادند که از جمله وقوف به عرفات ، قربانى طواف ، سعى صفا و مروه بود،البته این اعمال با وضع خاصى صورت مى گرفت .                            

اسلام با اصلاح و تصفیهاى که در این برنامه به عمل آورد اصل این عبادت بزرگ و مراسم صحیح و خالص از شرک آن را امضا نمود و بر روى خرافات خط بطلان کشید. از جمله اعمال و مناسکى که انجام مى شد، سعى یعنى حرکت میان دو کوه معروف صفا و مروه بود.     

در بسیارى از روایات که از طرق شیعه و اهل تسنن آمده ، چنین مى خوانیم که در عصر جاهلیت مشرکان در بالاى کوه صفا بتى نصب کرده بودند بنام اساف و بر کوه مروه بت دیگر بنام نائله و به هنگام سعى از این دو کوه بالا مى رفتند و آن دو بت را به عنوان تبرک با دست خود مسح مى کردند، مسلمانان به خاطر این موضوع از سعى میان صفا و مروه کراهت داشتند و فکر مى کردند در این شرائط سعى صفا و مروه کار صحیحى نیست .

 آیه فوق نازل شد و به آنها اعلام داشت که صفا و مروه از شعائر خداوند است اگر مردم نادان آنها را آلوده کرده اند دلیل بر این نیست که مسلمانان فریضه سعى را ترک کنند.

ضمنا در اینکه آیه شریفه در چه موقع نازل شد، گفتگو است ، طبق پاره اى از روایات به هنگام عمرة القضا (در سال هفتم هجرى ) بوده است و یکى از شرائط پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) با مشرکان در این سفر این بود که آن دو بت را از صفا و مروه بردارند، آنها نیز به این شرط عمل کردند ولى بعد آنها را به جاى خود باز گرداندند! همین عمل سبب شد که بعضى از مسلمانان از سعى صفا و مروه خوددارى کنند که آیه شریفه آنها را نهى کرد.

بعضى احتمال داده اند که آیه در حجة الوداع (آخرین حج پیامبر در سال دهم هجرى ) نازل شده است ، اگر این احتمال را قبول کنیم مسلما در آن زمان نه تنها در صفا و مروه بتى وجود نداشت ، بلکه در محیط مکه نیز از بت اثرى نبود، بنا بر این باید قبول کنیم این ناراحتى مسلمانان از سعى میان صفا و مروه به خاطر همان سابقه تاریخى و وضع گذشته آنها بوده که بت اساف و نائله بر آنها قرار داشت.

 

 

 

 





نظر بدهید
      

سوره بقره 153 - 154

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ (153) وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبیلِ اللّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاء وَلَکِن لاَّ تَشْعُرُونَ (154)

اى کسانى که ایمان آورده‏ اید از شکیبایى و نماز یارى جویید زیرا خدا با شکیبایان است 153

و کسانى را که در راه خدا کشته می ‏شوند مرده نخوانید بلکه زنده‏اند ولى شما نمی دانید154

بعضى از مفسران از ابن عباس در شان نزول دومین آیه مورد بحث چنین نقل کرده اند که این آیه درباره کشته شدگان میدان جنگ بدر نازل گردید، آنها چهارده تن بودند، شش نفر از مهاجران ، و هشت نفر از انصار، بعد از پایان جنگ عده اى تعبیر مى کردند فلانکس مرد، آیه فوق نازل شد و با صراحت آنها را از اطلاق کلمه ((میت )) بر شهیدان نهى کرد.

 

 





نظر بدهید
      

سوره بقره آیه 144

قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّمَاء فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَیْثُ مَا کُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوِهَکُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِینَ أُوْتُواْ الْکِتَابَ لَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ (144)

 

ما [به هر سو] گردانیدن رویت در آسمان را نیک میبینیم پس [باش تا] تو را به قبله‏اى که بدان خشنود شوى برگردانیم پس روى خود را به سوى مسجدالحرام کن و هر جا بودید روى خود را به سوى آن بگردانید در حقیقت اهل کتاب نیک مى‏دانند که این [تغییر قبله] از جانب پروردگارشان [بجا و] درست است و خدا از آنچه می کنند غافل نیست 144

 

همانگونه که قبلا اشاره شد، بیت المقدس قبله نخستین و موقت مسلمانان بود، لذا پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) انتظار مى کشید که فرمان تغییر قبله صادر شود، به خصوص ‍ اینکه یهود پس از ورود پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) به مدینه این موضوع را دستاویز خود قرار داده بودند، و مرتبا مسلمانان را سرزنش مى کردند: اینها استقلالى از خود ندارند اینها پیش از آنکه ما به آنها یاد دهیم اصلا از امر قبله سر در نمى آوردند!، قبول قبله ما دلیل بر قبول مذهب ما است ! و مانند اینها.

در آیه مورد بحث به این امر اشاره شده و فرمان تغییر قبله در آن صادر گردیده است

 

 





نظر بدهید
      

سوره بقره آیه 142

سَیَقُولُ السُّفَهَاء مِنَ النَّاسِ مَا وَلاَّهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِی کَانُواْ عَلَیْهَا قُل لِّلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ یَهْدِی مَن یَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ (142)

قبله‏اى که بر آن بودند رویگردان کرد بگو مشرق و مغرب از آن خداست هر که را خواهد به راه راست هدایت می ‏کند 142

این آیه و چند آیه بعد به یکى از تحولات مهم تاریخ اسلام که موجى عظیم در میان مردم به وجود آورد اشاره مى کند، توضیح اینکه : پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) مدت سیزده سال پس از بعثت در مکه ، و چند ماه بعد از هجرت در مدینه به امر خدا به سوى ((بیت المقدس )) نماز مى خواند، ولى بعد از آن قبله تغییر یافت و مسلمانان ماءمور شدند به سوى ((کعبه )) نماز بگذارند.

در اینکه مدت عبادت مسلمانان به سوى بیت المقدس در مدینه چند ماه بود مفسران اختلاف نظر دارند از هفت ماه تا هفده ماه ذکر کرده اند، ولى هر چه بود در این مدت مورد سرزنش یهود قرار داشتند چرا که بیت المقدس در اصل قبله یهود بود آنها به مسلمانان مى گفتند: اینان از خود استقلال ندارند و به سوى قبله ما نماز مى خوانند، و این دلیل آن است که ما بر حقیم .

این گفتگوها براى پیامبر اسلام و مسلمانان ناگوار بود، آنها از یکسو مطیع فرمان خدا بودند، و از سوى دیگر طعنه هاى یهود از آنها قطع نمى شد، براى همین جهت پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) شبها به اطراف آسمان مى نگریست ، گویا در انتظار وحى الهى بود.

مدتى از این انتظار گذشت تا اینکه فرمان تغییر قبله صادر شد و در حالى که پیامبر دو رکعت نماز ظهر را در مسجد بنى سالم به سوى بیت المقدس خوانده بود جبرئیل ماءمور شد بازوى پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) را بگیرد و روى او را به سوى کعبه بگرداند.

 

 





نظر بدهید
      

سوره بقره آیه 135-136-137

 وَقَالُواْ کُونُواْ هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُواْ قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ (135) قُولُواْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَآ أُنزِلَ إِلَیْنَا وَمَا أُنزِلَ إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَقَ وَیَعْقُوبَ وَالأسْبَاطِ وَمَا أُوتِیَ مُوسَى وَعِیسَى وَمَا أُوتِیَ النَّبِیُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ (136) فَإِنْ آمَنُواْ بِمِثْلِ مَا آمَنتُم بِهِ فَقَدِ اهْتَدَواْ وَّإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا هُمْ فِی شِقَاقٍ فَسَیَکْفِیکَهُمُ اللّهُ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ (137)

و [اهل کتاب] گفتند یهودى یا مسیحى باشید تا هدایت‏یابید بگو نه بلکه [بر] آیین ابراهیم حق‏گرا [هستم] و وى از مشرکان نبود 135

بگویید ما به خدا و به آنچه بر ما نازل شده و به آنچه بر ابراهیم و اسحاق و یعقوب و اسباط نازل آمده و به آنچه به موسى و عیسى داده شده و به آنچه به همه پیامبران از سوى پروردگارشان داده شده ایمان آورده‏ایم میان هیچ یک از ایشان فرق نمى‏گذاریم و در برابر او تسلیم هستیم 136

پس اگر آنان [هم] به آنچه شما بدان ایمان آورده‏ اید ایمان آوردند قطعا هدایت ‏شده ‏اند ولى اگر روى برتافتند جز این نیست که سر ستیز [و جدایى ] دارند و به زودى خداوند [شر] آنان را از تو کفایت‏ خواهد کرد که او شنواى داناست 137

در شاءن نزول این آیات از ابن عباس چنین نقل شده که چند نفر از علماى یهود و مسیحیان نجران با مسلمانان بحث و گفتگو داشتند: هر یک از این دو گروه خود را اولى و سزاوارتر به آئین حق مى دانست و دیگرى را نفى مى کرد، یهودیان مى گفتند: موسى پیامبر ما از همه پیامبران برتر است و کتاب ما تورات بهترین کتابها است ، عین همین ادعا را مسیحیان داشتند که مسیح بهترین راهنما و انجیل برترین کتب آسمانى است ، و هر یک از پیروان این دو مذهب مسلمانان را به مذهب خویش دعوت مى کردند، آیات فوق نازل شد و به آنها پاسخ گفت.

 

 

 





نظر بدهید
      
<   <<   6   7      >